به گزارش پایگاه خبری عصرمطالبه بهبهان؛ یاداشت مهدی مستوی سردبیر: در سوگ شهادت هدایت اله دیدهبان محیطبان و مسئول منطقه حفاظت شده خاییز:
صبح آرام بهبهان، هوا هنوز بوی شبنم داشت و سکوت کوهستان سنگینی عجیبی را در خود نهفته بود. هدایتاله دیدهبان، با پوتینهای کهنهاش، مسیر را آرام و مطمئن طی میکرد. سالها بود که این خاک، رد پای او را میشناخت. محیطبان پیری که به جنگی خاموش خو گرفته بود، این بار نیز در راه حفاظت از طبیعت، گام برمیداشت، بیآنکه بداند این آخرین طلوعیست که خواهد دید.
مردی که طبیعت را در آغوش گرفت
هدایتاله دیدهبان دهها سال از عمرش را وقف نگهبانی از طبیعت کرد، نه برای وظیفهای اداری، بلکه برای ایمان به چیزی بزرگتر. کسی که بهجای دفترهای سازمانی، درختان را میشمرد، بهجای مرخصی، شبها را در کوههای خاموش به سر میبرد. همکارانش بارها دیده بودند که با چه شوقی از آهوهای وحشی حرف میزند، انگار که از فرزندان خودش سخن میگوید. عشق به زمین و آسمان در روح او ریشه داشت، تا آنجا که دیگران محیطبانی را شغل میدانستند، اما او آن را راه زندگی خود کرده بود.
آخرین نبرد، آخرین غروب
در آن عصر دلتنگی، که خورشید در آغوش افق جا خوش کرده بود، صدای شلیک، آرامش کوهستان را در هم شکست. شکارچیان غیرمجاز، سایههای شومی بودند که سالها در برابر دیدهبان و همکارانش ایستاده بودند، اما این بار، گلولهای بزدلانه، مردی را از دل کوهستان گرفت. هدایتاله دیدهبان بر خاک افتاد، اما نه شکستخورده، بلکه همچون سربازی که تا آخرین نفس ایستادگی کرد. حتی در لحظهای که زمین زیر تنش سنگین شده بود، نگاهش هنوز به درختان بود، به آسمان، به سرزمینش.
واکنشها و پژواک یک فداکاری
خبر شهادت او همچون زلزلهای خاموش، جامعه را لرزاند. فعالان محیطزیست، مسئولان، مردم عادی، همه یکصدا بر مظلومیت او گریستند. اما آیا این اندوه کافیست؟ آیا تقدیرنامههای رسمی میتوانند جای خالی مردی را پر کنند که جانش را فدا کرد؟ دوست و همکارانش میگویند که هنوز صدای قدمهای او را در کوههای بهبهان میشنوند، هنوز هر بار که باد در میان درختان میپیچد، انگار که دیدهبان باز هم در مسیر حفاظت از زیستبوم قدم برمیدارد.
درسی که باید آموخت
شهادت هدایتاله دیدهبان تنها یک تراژدی نیست؛ بلکه فریادی است بر ضرورت تغییر. هنوز قوانین حمایت از محیطبانان در کشاکش بیتوجهیها گرفتار است، هنوز افرادی هستند که جان کسانی مانند او را کمارزشتر از گلولهای میدانند. ما نیاز به اصلاح قوانین داریم، نیاز به حمایت واقعی و نه شعارهای پوچ. این شهادت باید نقطهعطفی باشد تا امنیت محیطبانان به اولویت تبدیل شود، تا دیگر هیچ پاسداری از طبیعت، قربانی این نبرد نابرابر نگردد.
یاد تو جاودانه خواهد ماند
هدایتاله دیدهبان رفت، اما رفتنی که پایان نبود. هر گامش در دل کوهستان، هر نفسش در میان درختان، هر زخمش در خاک وطن حک شده است. ما فراموش نخواهیم کرد. ما نمیتوانیم فراموش کنیم. او قهرمانی است که برای همیشه، در حافظه طبیعت و در قلب مردمی که قدرش را میدانند، زنده خواهد ماند.
انتهای پیام/